یادگیری و مراحل مختلف زندگی
یادگیری: از آنجا که رفتار و عکس العملهای فعلی ما نتیجه ی یادگیری و تجربیات گذشته مان است یادگیری گاه به عنوان فرایندی که تغییر نسبتاً دائمی در رفتار ما به وجود می آورد تعریف شده است، یعنی توانایی و کارایی ما نتیجه ی برخوردهای گذشته ما با محیط است.
رشد یادگیری: رشد جسمی کودک در زمینه های مختلف تابع قوانین کلی رشد است اما رشد یادگیری تابع عوامل و شرایط اجتماعی، محیطی، اقتصادی و جسمی نیز می باشد.
- جریان دائمی تغییرات جسمی کودک باعث می شود فرد تواناییهای خود در یادگیری رفتارهای تازه را به منظور دستیابی به موفقیت های بیشتر به کار گیرد.
- یادگیری هر مهارت تازه به عنوان زیر بنایی برای پیشرفت ها و یادگیری مهارت های آتی به کار گرفته می شود.
11 تا 16 سالگی
- تغییرات اولیه و ثانویه جنسی
- تغییرات روانی، اجتماعی و جسمی
تغییرات از سوی جامعه پذیرفته می شود و با اعطای حقوق اجتماعی و دادن مسئولیت های مقدماتی نقش فرد متجلی می شود.
16 تا 20 سالگی
- در اواخر این دوران خصوصیات بزرگسالی بیشتر نمایان می شود.
معایب: اغلب و بخصوص در جوامع صنعتی و شهری فشارهای وارده بر روی افراد باعث
می شود فرد در انطباق خود با محیط دچار ضعف شود و در موارد نادری انحرافات رفتاری مشاهده می شود.
محاسن: تفکر آرمانی و متجلی شدن قدرت خلاقیت در فرد از ویژگیهای مهم این دوران است.
20 تا 25 سالگی
- در زمینه ی جنسی و بیولوژیکی تا شروع سنین پیری تغییراتی پدید نمی آید.
- به دلیل متفاوت بودن شرایط محیطی و اجتماعی افراد و برداشت متفاوت از این شرایط، هر بزرگسالی تا حدی تابع قوانین، ارزش ها و معیارهای خاص خود است.
- در بیشتر جوامع صنعتی- شهری مردم در اواخر این دوره نقش شغلی خود را در جامعه پذیرفته اند و در این زمینه وضعیت شان تثبیت شده است.
- تفاوت های فردی در نحوه ی زندگی افراد نقش موثری دارد.
- افراد عضو پیچیده ی گروه های اجتماعی وابسته به یکدیگر هستند و هم تاثیر گذارند و هم تاثیر پذیر.
- افراد در این مرحله دارای حداکثر توانایی هستند.
25 تا 40 سالگی
- زندگی شغلی و خصوصی بیشتر افراد در این دوره تحکیم می شود.
- ویژگی خاص این دوره بیشتر از هر چیز تغییرات اجتماعی و اقتصادی است و لازمه ی رسیدن به چنین تغییراتی، فراگیری مدیریت در زندگی و کسب مهارت های اجتماعی از طریق آموزش مقدماتی ست.
40 تا 60 سالگی
- این دوره برای اغلب افراد توأم با ارزیابی حال و گذشته است و در صورت لزوم اصلاح و تجدید نظر در ارزش ها و طرز برخوردها انجام می شود.
دوران قبل از بازنشستگی
- مفهوم بازنشستگی در نزد افراد مختلف متفاوت است و به جنسیت، وضع اقتصادی، اجتماعی و ساختمان روانی افراد بستگی دارد.
- در تمامی مراحل یاد شده کیفیت زندگی فرد حاصل تجربیات گذشته اوست و در هر مرحله از زندگی فرد نیاز به یادگیری مسائل خاص موقعیت سنی خود را دارد و آموزش هرگز پایان نمی پذیرد.
تقسیم بندی بزرگسالان براساس شرکت در آموزش
- گروهی که شرکت در کلاس های آموزشی را در تمام عمرخود به عنوان یک فعالیت اجتماعی معمولی ادامه می دهند.
- افرادی که برای تعالی و افزایش مهارت و دانش فنی خود در زمینه هایی که از پیش تجربیاتی داشته اند شرکت می کنند. تعداد این گروه بیشتر است.
- تفاوت این دو گروه در انگیزه ورود به کلاس با انگیزه یادگیری است.
روش های یادگیری و ارتباط آن با سن
- جوانی بهترین دوران یادگیری است و یادگیری در این سنین مبنا و زیربنای یادگیری های آینده است.
- میزان فراگیری و تسلط افراد در فعالیت یادگیری با فعالیت های مغزی بعد از 25 سالگی به طور قابل توجهی کاهش می یابد.
- بی علاقگی به شرکت در آموزش های رسمی با افزایش سن بیشتر به چشم می خورد.
1. دامنه و وسعت یادگیری بزرگسالان
1.1 یادگیری رسمی
- در یادگیری رسمی بزرگسالان بر زمینه های شغلی بیش از همه تأکید می شود.
- یادگیری های رسمی از طریق دانشکده های فنی، دانشگاه ها، مراکز صنعتی، موسسات عالی و دانشکده های علوم تربیتی، موسسات خدمات فنی و... انجام می گیرد و برخی از آموزش ها با دریافت شهریه همراه است.
- موسسات بزرگسالان از جمله فعال ترین سازمانهای آموزشی هستند.
1.2 یادگیری اتفاقی
- فرد بزرگسال در نتیجه برخورد و تعامل با محیط خارج و کسب تجربیات روزانه از طرق مختلف موفق به یادگیری تصادفی یا اتفاقی می شود و در نتیجه اندوخته جدیدی کسب می کند.
- شغل منبع اصلی یادگیری اتفاقی است.
- تغییرات اجتماعی، اقتصادی و صنعتی جوامع نیز سبب یادگیری اتفاقی می شوند.
- جریان پذیرش یادگیری از طرف یادگیرنده، مشخص ترین شکل یادگیری ست.
حافظه
تمام جریانات یادگیری بدون توجه به این که در چه طبه بندی ای قرار دارند شامل دریافت اطلاعات، نگهداری آنها برای مدت طولانی و در نهایت بازخوانی آنهاست.
مراحل مختلف حافظه
سه مرحله مختلف در جریان حافظه عبارتند از: حافظه از طریق حواس پنجگانه، مرحله کوتاه مدت حافظه، مرحله دراز مدت حافظه.
- کیفیت و کمیت بایگانی مطالب در حافظه، بستگی به درجه دقت و دریافت ما دارد
- مراحل مختلف حافظه در خصوصیات و عملکرد متفاوتند ولی همه مربوط به یک سیستم واحد حافظه در مغزند. عملکرد سه مرحله مختلف حافظه صرفاً از نظر بعد زمانی متفاوت است.
حافظه ی حسی
- کنترل یادگیری افراد بستگی به یادگیری قبلی و محفوظات آنها در حافظه مداوم دارد. حافظه ی حسی اطلاعات کسب شده را به طرق مختلف و با ایجاد محرک ها و انگیزه های مناسب در حد مناسبی نگهداری می کند تا در موقع نیاز در اختیار حافظه موقتی قرار دهد.
- حافظه ی حسی در آموزش بزرگسالان اثر کمی دارد.
حافظ عملی یا کوتاه مدت
یادگیری لحظه ای و آنی برای ما حیاتی است به این نوع اطلاعات حافظه عملی یا حافظه کوتاه مدت می گویند.
معایب: گنجایش مغز فرد برای یادگیری این قبیل اطلاعات در هر لحظه بسیار محدود است.
- اطلاعات جمع آوری شده در قسمت حافظه موقتی با رسیدن اطلاع جدید بسرعت فراموش می شوند.
راه حل: تمرین برای تداوم محفوظات سطحی مفید و موثر است.
- از اختصاصات دیگر حافظه حسی و کوتاه مدت در اختیار بودن آنی و فوری آن است و شباهت زیادی به حافظه ی عملی دارد. تنها نقطه ضعف این شکل از حافظه محدودیت ظرفیت آن است.
حافظه ی دراز مدت
تفاوت حافظه های دراز مدت از فراگیری های موقتی
مشکل به خاطر آوردن این یادگیری ها در مدت زمان کوتاه است.
راه حل:
- سازماندهی اطلاعات در مغز به وسیله ی فرد
- مرتبط کردن این اطلاعات با تجربیات گذشته در قسمت حافظه دراز مدت
محاسن:
- علاوه بر ظرفیت نامحدود، محدودیت زمانی نامعینی نیز دارد.
- حافظه طولانی از درجه و سرعت جذب زیادی برخوردار است.
تجربه سازماندهی و به خاطر آوردن
محدودیت های حافظه از طریق تجزیه اطلاعات در مغز و تبدیل آن ها به قسمت های کوچکتر و علامت گذری مشخصی ترمیم و به بخش حافظه دراز مدت فرستاده می شود.
هر چه دامنه معلومات، تجربیات و محفوظات یادگیرنده وسیع تر باشد و به موضوع مورد یادگیری مرتبط گردد اطلاعات تازه بهتر و آسان تر می تواند جذب و در حافظه نگهداری شود.
اثراتی چند بر یادگیری بزرگسالان
- بزرگسالان تمایل دارند که همیشه توانایی خود را برای یادگیری مطالب تازه بیازمایند و بدین جهت بیشتر روی آموزش های رسمی خود تکیه می کنند تا یادگیری های غیر رسمی، اتفاقی و تجربیات روزمره
- با افزایش سن قدرت یادگیری کاهش می یابد و زمانی یک بزرگسال می تواند از تمام توان خود در آموزش استفاده کند که مطلب و جریان یادگیری را دوست بدارد و برایش قابل استفاده باشد.
- ظرفیت و استعداد حافظه ی کوتاه مدت با بالا رفتن سن کم نمی شود اما برای افراد مسن یادگیریهایی که به تفسیر و تعبیر نیاز دارد نسبتاً پیچیده است.
- بین میزان تحصیلات رسمی و یادگیری در دوره ی بزرگسالی ارتباط مستقیمی وجود دارد.
- سطح تعلیم و تربیت، زمینه اجتماعی و اقتصادی فرد و چگونگی برداشت فرد از خویش تاثیر زیادی بر انتخاب راه های یادگیری دارد.
نقش مربی در آموزش
- متفاعد کردن فرد به توانایی خودش تا فرد بزرگسال به مطلب علاقمند گردد و بداند که می تواند بر مسئله مور یادگیری غلبه کند.
تئوری های یادگیری بزرگسالان
مکتب سلوک رفتار
یادگیری تغییر عملی و عینی در رفتار انسان است و در عمل معمولاً غیر ممکن است که دلیل عینی و قابل اعتمادی برای یادگیری بدون توجه به شواهد رفتاری افراد پیدا کرد.
مکتب روانشناسی ارتباطی تحریک و انعکاس
این مکتب متوجه تاثیر تکرار در یادگیری است.
مکتب روانشناسی گشتالت
معتقدند که یادگیری موفقیت آمیز بستگی به این دارد که یادگیرنده آنچه را مشاهده یا مطالعه
می کند بتواند سازمان دهد و به هم مرتبط سازد.
یادگیری از طریق آزمایش و خطا
ثورنوایک اولین روانشناس مکتب سلوک رفتار بود که درصدد برآمد در یابد چگونه بعضی بازتا بهای خاص همیشه در ارتباط با محرک های خاص هستند. او دریافت که ارتباط بین محرک و بازتاب در نتیجه یک جریان آزمایش و خطا حاصل می شود و یادگیرنده فعال است.
قانون اثر
اعمالی که ناشی از شرایط خاصی هستند که شخص از آنها گریزان و غالباً در فکر رسیدن به آنها یا حفظ آنهاست در شخص به صورت عادت در می آیند و تثبیت می شوند قانون اثر بر آن دسته از کوشش های فرد که ناشی از موقعیت است تکیه دارد.
بسیاری از نظریات ثورندایک در نظریه واکنش ارادی اسکینر بسط داده شده اند. چون قاعده آزمایش و خطای ثورنداک در مورد یادگیری یک نوع انعکاس شرطی است.
انعکاس شرطی
نوع دیگری از یادگیری که در ارتباط با موضوع محرک و بازتاب است و یادگیرنده در آن غیر فعال است انعکاس شرطی نامیده می شود. ایوان پاولوف زیست شناس روسی پیشگام این نظریه بود. انعکاس شرطی آن نوع از یادگیری است که پایه و اساس آن را حالات عاطفی مانند ترس، لذت و اضطراب و ... تشکیل می دهند.
محرک شرطی
محرکی است که در ابتدا بی اثر (خنثی) است ولی بعداً این توانایی را پیدا می کند که عکس العمل (بازتاب) را ایجاد کند.
محرک غیر شرطی
محرکی است که قبل از اینکه انعکاس شرطی انجام گیرد، انعکاسی را موجب شده است.
انعکاس غیر شرطی
انعکاسی است که قبل از انعکاس شرطی به طور طبیعی روی می دهد.
انعکاس شرطی
هر نوع انعکاسی که حاصل فعالیت اعصاب اصلی بدن است می تواند در زمره انعکاس های شرطی قرار گیرد.
- انعکاس های شرطی بعد از نابود شدن دوباره و حتی خود به خود ظاهر می شوند.
- با وجود تأثیر زیاد انعکاس شرطی در یادگیری عاطفی و رفتاری، میدان عمل آن بسیار محدود است چون بیشتر مربوط موقعیت هایی می شود که فرد در آن غیر فعال است
تعمیم محرک
پاولوف دریافت وقتی که یک انعکاس شرطی حاصل شد سایر محرک های مشابه هم همان تاثیر را دارند. او این پدیده را (تعمیم) محرک نامید.
- هر چه محرک جدید نزدیکی بیشتری با محرک اولیه داشته باشد انعکاس شرطی قوی تر است.
تئوری عکس العمل ارادی یا فعال
- مکتب محرک و واکنش بنای کار را بر رفتار ارادی قرار داده است.
- اسکینر شدیداً طرفدار مکتب رفتاری ست و برای تئوریهای نظری و انتزاعی هیچ گونه اعتباری قائل نیست.
- تئوری عکس العمل ارادی بر پایه ی تأثیر تشویق و تنبیه قرار دارد.
عوامل تقویت کننده
عواملی که موجب تکرار یک نوع رفتار خاص می شوند مانند هدف ها، پاداش ها و تشویق ها و...
عوامل تقویتی منفی
فرار از نتایج نامطلوب یا خطرناک مثال هایی از عوامل تقویتی منفی هستند.
تنبیه
تقویت به وسیله ی قانون اثر در یادگیری موثر است. تنبیه هم می تواند در رفتار موثر باشد وقتی که پی آمد یک رفتار تنبیه باشد موجب کاهش در احتمال تکرار آن رفتار می شود.
سه نتیجه رفتاری که موجب یادگیری می شوند. تقویت مثبت، تفویت منفی و تنبیه، هسته مرکزی تئوری عکس العمل ارادی هستند و تقویت مثبت اساس آن است.
انواع تقویت کننده
- تقویت کننده خارجی
- تقویت کننده درونی
وقتی یادگیرنده به ارزش تقویت درونی واقف شد در راه خود آموزی گام بر می دارد. سهمی که معلم در این جا می تواند داشته باشد آن است که مراقبت کند یادگیرنده به بهترین وجه از تشویق و تقویت درونی استفاده کند و تقویت و تشویق خارجی را به بعد از این مرحله موکول کند.
شکل دادن
وقتی کوشش می شود که رفتار شخص دیگری با روش انعکاس ارادی مورد کنترل قرار گیرد گاهی لازم است از روش شکل دادن برای ایجاد واکنش مطلوب استفاده شود که شامل تایید و تقویت رفتارهایی است که تقریباً به رفتار دلخواه نزدیک هستند.
تقویت و تشویق برنامه ای
- در بعضی موقعیت ها واکنش ارادی یادگیرنده برای هربار که رفتار مناسبی از خود نشان می دهد تشویق و تایید می شود که اسکینر آن را یک تقویت و تشویق برنامه ای می نامد. در مرحله اول یادگیری یک رفتار جدید تقویت و ترغیب برنامه ای پیوسته لازم است. بعضی از رفتارها پس از جایگزینی فقط در فواصل معینی نیاز به تقویت دارند.
- برنامه ی زمان بندی متغیر یک نسبت پیوسته و منظم از واکنش ها را موجب می شود و واکنش های غیر قابل پیش بینی ممکن است مورد تقویت قرار گیرد.
- عوامل تقویت کننده هر چه بیشتر به کار روند دوام واکنش ها بیشتر خواهد بود.
- رفتاری که به طور پیوسته مورد تقویت قرار گیرد با سرعت بیشتری ناپدید می شود.
- برنامه ی تقویتی با فاصله ی زمانی یا نسبت متغیر یک واکنش پایدار ایجاد می کند که قبل از اینکه واکنش ناپدید شود یا به سطح قبل از آن شرایط مخصوص بازگردد، مدتهای مدید دوام خواهد داشت.
عامل تقویت منفی و تنبیه
- تقویت منفی وقتی به کار می افتد که عکس العمل ارادی در ارتباط با کنار زدن یا پایان دادن به یک محرک نامطلوب است.
- تهدید عواقب ناگوار گاهی اوقات باعث می شود که شخص وادار به در پیش گرفتن یک رفتار خاص شود این گونه عوامل تقویت منفی را کنترل بیزاری آور می نامند.
- تنبیه یک محرک نامطلوب در ارتباط با رفتاری است که فرد نشان می دهد و احتمال وقوع آن را کاهش می دهد.
معایب تنبیه
- گسترش تنبیه در یک جامعه فرصت ارائه شیوه مطلوب تغییر رفتار را غیر ممکن می سازد
- غالباً بازتاب های عاطفی دارد و به وسیله انعکاس شرطی ممکن است در یادگیرنده اضطراب و نگرانی های دراز مدت ایجاد کند.
- مناسب ترین استفاده از تنبیه جلوگیری از رفتارهای ناپسند است تا به این وسیله راه برای استفاده از عوامل مثبت تقویت در مواجهه با اشکال قابل قبول تر رفتار باز شود.
روش مکتب گشتالت در مورد یادگیری
- کهلر، کافکا، ورتایمر و لوین اعتقاد داشتند که ارداک را در یک صورت و قالب صحیح شکل بدهند.
- یادگیرنده سعی می کند آنچه را که دریافت می کند سازمان دهد و ترکیب کند تا یک قالب کلی به دست آید.
روانشناسان گشتالت برعرصه ادراکات متمرکزند و برای آن چهار قانون شباهت، مجاورت، پیوستن و مداومت را بیان می دارند.
مشابهت: دسته بندی اجزاء مشابه در یک واحد
مجاورت: تشکیل واحد کامل و مجزا از اجزای نزدیک به هم
پیوستن: ساختن تصویر ادراکی کامل از گسیختگی های موجود در صورتهای مرئی
مداومت: توصیف ادامه ی دلخواه خطوط مستقیم و منحنی های دلخواه در قوی ادراک
یادگیری مکاشفه ای
- یادگیری مکاشفه ای حل مسئله به صورت یکباره و ناگهانی است و بر اساس تجربیات گذشته انجام می شود. یعنی یادگیرنده امکان آشنایی کامل با خطوط اصلی مسئله را در موقعیت های گذشته داشته باشد.
- حل مسئله پیچیده، مبتنی بر آموزش و تسلط قبلی بر موارد مشابه و یادگیری ساده تر هستند.
طرح یادگیری درجه بندی شده ی گاینه
هشت فرایند عمده ی ذهنی در طرح گاینه وجود دارد که عبارتند از:
یادگیری با علامت: می تواند با انعکاس شرطی پاولف برابر گردد.
یادگیری با محرک و بازتاب: باید یک بازتاب اختیاری که یادگیرنده قادر به نشان دادنش باشد. و یک محرک که او نسبت به آن عکس العمل نشان دهد وجود داشته باشد می توان از روش شکل دادن برای ایجاد بازتاب صحیح مورد نظر کمک گرفت. نمونه ی بارز عکس العمل ارادی یا فعال است.
یادگیری زنجیره ی لفظی: از یادگیری کلمه یا عبارت کوتاه تا به خاطر سپردن افعال مهم بی قاعده زبان فرانسه یا یادگرفتن نقش خود در یک نمایشنامه گستردگی دارد.
یادگیری عضلانی: با یادگیری زنجیره ای عضلانی، بازتاب های عضلانی یکی بعد از دیگری انجام می گیرند تا یک رشته حرکات جسمانی پیوسته ایجاد کنند. که گسترش این زنجیره بستگی به نیروی محرک درونی ماهیچه ها دارد.
یادگیری تمیز دادن اختلافات: باید بین افراد، اشیاء، رویدادها و علائمی که از خیلی جهات شبیه هستند تمیز قائل شد.
یادگیری تصورات کلی: به شخص امکان می دهد که در برابر اشیایی که با هم تفاوت جزئی دارند تحت عنوان یک طبقه واکنش نشان دهد.
یادگیری قاعده: برای آن استعدادی که به ما توانایی می دهد که علی رغم تنوع تحریکات واصله در برابر یک رشته موقعیت های گوناگون عکس العمل نشان دهیم و به طور مناسب عمل کنیم، ما باید دارای استعداد بالقوه ای برای سازمان دادن به دریافت های خود باشیم. اساس این نظم در کار ذهنی ما بر قواعدی قرار دارد که باید درک شود و فرد در برابر یک تعداد موقعیت ها یا فعالیت ها واکنش نشان دهد.
یادگیری حل مسئله: حل مسئله فرایندی ست که یادگیرنده توسط آن از ذخیره ی قواعدی که قبلاً آموخته است استفاده کرده، مسئله جدیدی را حل می کند.